محمدومریم

من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم

محمدومریم

من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم

mohammad*setayesh

 

کی می خواد مثل تو باشه

کی می خواد مثل تو باشه ،مثل تو که بی نظیری

مثه تو که با نگاهت ، منو از خودم می گیری

کی می خواد مثل تو باشه ،مثل تو که تکیه گاهی

تو به داد من رسیدی،توی تردید و سیاهی

همه چی از تو شروع شد،همه چی با تو تمومه

چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه

عشق تو پناه آخر ، واسه قلب نیمه جونه

کی می خواد مثل تو باشه ، کی مثه تو مهربونه

وقتی که چشای خیسم، دیگه جایی رو نمی دید

جزتوهیچ کس تو دنیا، حال وروزمو نفهمید

همه چی از تو شروع شد،همه چی با تو تمومه

چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه

Mohammad

 

اگه چشمات نبودن

 

اگه چشمات نبودن ، دنیا این رنگی نبود


رو لب پرنده ها ، دیگه آهنگی نبود



اگه چشمات نبودن ، آسمون آبی نبود


ُگلای یاس ِ سفید ، توی ِ هیچ خوابی نبود



اگه چشمات نبودن ، شب ِ مهتابی نبود


پشت ِِ اَبرای ِ دلم دیگه آفتابی نبود



اگه چشمات نبودن ، کی واسم گریه می کرد


دل ِ من وقتی شکست ، به کجا تکیه می کرد



اگه چشمات نبودن ، کی با من سفر می کرد


واسه جشن ِ ماهیا کی ماهُ خبر می کرد



اگه چشمات نبودن ، کی ُگلا رو آب می داد


واسه گنجشک دلم کی یه جای خواب می داد



حالا چشمات با َمَنن که هنوز نفس دارم


جُرأت پر کشیدن از توی قفس دارم



دیگه چشماتُ نگیر ، که من آزرده بشم


مثل گل تو فصل یخ ، زردُ پژمرده بشم



تا که چشماتُ دارم شعرای تازه میگم


همش از پنجره ای ، که به روم بازه می گم

Setayesh


دوست

 

دوست،واژه است

 
واژه ای که از لب فرشته ها چکیده است

 
دوست نامه است نامه ای که از خدا رسیده است

 
نامه ی خدا همیشه خواندنی ست

 
توی دفتر فرشته هاواژه ی قشنگ دوست


ماندنی ست

 

راستی ،دلت چقدرآرزوی واژه ی تازه داشت

 
دوست گل ات رسیدواژه را کنار واژه کاشت

 واژه ها کتاب شد

 
دوستت همان دعای توست

 آخرش دعای تو مستجاب شد